هشدار اول و آخر به جریان آلوده به رانت، فساد و نقاق در رسانه‌های گیلان

ماجرای شعارنویسی شبانه و تخریب ساختمان میراثی شهرداری رشت به بهانه اعتراض به عدم سیاهپوش کردن ساختمان توسط شهرداری در ایام رحلت امام خمینی (ره) و شهادت حضرت امیرالمومنین(ع) توسط برخی افراد که صراحتا از سوی دفتر مقام معظم رهبری مردود و موجب ضمان از سوی تخریب کنندگان دانسته شد، از سوی مسوولین، فعالین فرهنگی، اجتماعی و سیاسی از گروه های مختلف و حتی دانشجویان بسیجی و حزب اللهی(در این مورد مراجعه شود به نظرات ذیل پست مربوطه در صفحه اینستاگرام منتسب به عاملان) مورد انتقاد قرار گرفت با واکنش های متعددی همراه بود. واکنش هایی که ظاهرا برای عده ای که منافع خود را در ایجاد آشوب و فضای تفرقه در استان می بینند گران تمام شده و این عده قلیل را به تخریب و توهین به افراد وادار کرده است.

بارها مقام معظم رهبری در برابر اینگونه رفتارهای سخیف و بی منطق که به نام دفاع از انقلاب و ولایت صورت گرفته، صراحتا ایستاده و آن را مورد شماتت قرار داده اند اما گویی این افراد خود را از رهبر انقلاب نیز جلوتر میدانند و مدعیان سینه چاک ولایت به فرمان ولی فقیه خویش نیز توجهی نمیکنند؟! هرچند شاید ریشه رفتار این افراد را باید در پوستین دروغینی جست که به تن کرده اند که در ادامه بیشتر از آن می گوییم.

با کمی مطالعه دینی و تاریخی در اسلام به درستی به ماهیت چنین افرادی می توان اشاره کرد که معروفترین آنان خوارج بودند که خود را سینه چاک ولایت میدانستند و به عبادت در زمان خویش شهره بودند که پس از مدتی روبروی قرآن ناطق شمشیر کشیده و کار به جایی رسید که یکی از زاهدترین آنان یعنی ابن ملجم مرادی فرق مبارک مولا را در محراب مسجد شکافت.

آری قاتلان علی و فاطمه و حسن وحسین و شهدای کربلا و اهل بیت عصمت و طهارت کافران حربی نبوده اند.بلکه جملگی از صحابه پیغمبر بوده که دوشادوش پیامبر و علی(ع) در جنگهای اسلام جنگیده بودند و برخی از آنان مانند شمری که سر مبارک امام حسین (ع) را از تن جدا کرد جانباز جنگ صفین نیز خوانده می شدند.نمونه بارز دیگر از یک چهره منافق در تاریخ اسلام معاویه ای بود که دستور میداد نماز جمعه را در روز جهارشنبه بخوانید و جمعه به جنگ علی(ع) بروید! و هزار مورد دیگر از مقدس معابانی که همیشه اهل بیت عصمت و طهارت و نیز امام خمینی (ره) در سخنان خود آنان را سرزنش می کردند و اینان را بزرگترین دشمن و ضربه زننده به دین مبین اسلام می دانستند چرا که این افراد منافق به مراتب خطرناک تر از «دشمن» هستند.

اما نفوذ این گروه در جامعه فرهیخته و شریف رسانه ای استان که با عدم قاطعیت و مسامحه غیرقابل بخشش برخی متولیان، سالهاست عرصه را جولانگه رفتار خلاف اخلاق و قانون خود پنداشته اند این بار هم فرصت عقده گشایی و تسویه حساب های شخصی یا به تعبیری ماهیگیری از آب گل آلود را به این افراد داد.
یکی – دو شبه رسانه که سالهاست بدون مجوز در استان فعالیت میکنند و گردانندگان آن از طردشدگان سیاسی و اجتماعی هستند و نه تنها در میان مردم جایگاهی ندارند که حتی بارها مورد شماتت نیروهای انقلابی و اصولگرایان واقعی استان نیز قرار گرفته اند.

این افراد گمان می کنند می توانند مانند زمانی که هنوز هویت واقعی همقطارانشان بر عموم مردم فاش و علنی نشده بود، با تمسک به ارزش‌ها، ولایت و دینِ مردم برای خودشان حاشیه امن و نقاب دروغین ایجاد و به باج گیری بپردازند و با رویکردی خصمانه و بدور از انصاف ، با تحریف واقعیت ها به دولت، نمایندگان و ارکان حاکمیتی بتازند و البته خود را به دروغ به شخصیت های عالیقدر و ارزشی و نهادهای انقلابی منتسب کنند.

در یادداشتی که اخیرا در یکی از این رسانه ها ابتدا بدون اسم و سپس با اسمی جعلی و مستعار منتشر شد، از «رانت» سخن گفته شد.

نویسنده واقعی مطلب یا همان گرداننده اصلی سایت بدون مجوز، بهتر است به جای فریاد «آی دزد؛ آی دزد» توضیح دهند چگونه مواضع کوبنده اش علیه شهردار سابق رشت چند شب مانده به استیضاح دوم با وساطت برادر یکی از اعضای سابق شورای شهر در یک ضیافت شام ، یک شبه تبدیل به دفاع جانانه و تمام قد شد؟ نقش اعداد ۱۶،۱۸ و ۲۴ در تبدیل صفت یک شهردار از «سکولار» به «جهادی» چیست؟ آیا اعتقادات این افراد هم قابل معامله است؟ قطعا پاسخ نمی تواند دریافت این مبالغ بابت انتشار اخبار شهرداری باشد چرا که یک رسانه فاقد مجوز اصلا امکان صدور فاکتور و دریافت پول از ارگان های عمومی و دولتی را ندارد! این مورد تقریبا در ارتباط با دیگر سایت مورد بحث نیز صدق می کند که از ذکر جزئیات خودداری می کنیم.

این سایت در حمله به برخی منتقدان رفتار صورت گرفته، از «سست بودن کمربند» سخن گفت؛ چون اخلاق و آموزه های دینی بر خلاف آنچه این افراد در این سالها عمل کرده اند؛ توصیه به حفظ آبرو و پوشاندن گناه می کند، از ذکر جزئیات و اسناد خودداری می کنیم و بر اساس «العاقل یکفی بالاشاره» امیدواریم به عنوان یک نهی از منکر منجر به اصلاح شود؛ نویسنده در خلوت خود مرور کند که ماجرای «ویلا»، «قلیان» و «اجبار به عدم ازدواج برای ادامه کار» چیست؟!… قطعا افرادی که مرتکب اعمالی خلاف تمامی مذاهب و ادیان هستند نمی توانند مدعی دلسوزی اسلام و شهدای پاسدار آن باشند یا با توهین به بانوان پاکدامن و عفیف گیلانی، با ادعای دروغین دلواپس «کشف حجاب برتر و نمایشگاه بی بند و باری در ادارات گیلان» باشند. امیدواریم استمرار رویه کنونی این افراد، ما را ناچار به انتشار اسناد و جزئیات نکند….

و اما بخش آخر، عجیب است که مدعیان دفاع از ولایت، انقلاب و نظام هنوز با وقاحت خود را به این ارزش ها وصله می زنند! مردم و جامعه رسانه ای گیلان فراموش نکرده اند روزهایی را که نام گردانندگان این سایت ها به اسم شخصی پیوند خورده بود که دقیقا با همین نقاب ها به مسوولین و دولت و حتی حریم شخصی افراد با بدترین و سخیف ترین ادبیات حمله می کرد.البته مماشات بیش از اندازه دستگاه قضایی،امنیتی و اداره کل ارشاد در همان زمان بارها مورد نقد قرار گرفت اما این افراد چرا حرفی از روزگاری نمی زنند که در کنار یک عنصر معلوم الحال و خبرنگارنما با خبرسازی وارونه از محکومیت های قضایی خود به دلیل نشر اکاذیب، افترا و توهین نسبت به افراد و سپس ارسال خبرهای جعلی به سایت های وابسته به منافقین و یک روزنامه اسرائیلی سودای پناهندگی و فرار از کشور و کار کردن در «کانادا» و اروپا را داشتند!! و جالب آنکه همین افراد مدعی در همان زمان در کمال تعجب اقدام به انتشار مطالبی در دفاع و ستایش خبرنگارنمای فراری کردند! آنان از همنوایی با «پیمانک وطن فروش » سخن می گویند اما فراموش کرده اند همان زمان که رسانه های داخل استان به واسطه انتقاد و روشنگری نسبت به پشت پرده اخاذی های کانال مذکور مورد شدیدترین هجمه ها قرار گرفتند، رفیقشان مشغول همکاری و تولید محتوا برای آن کانال بود! فردی که بعدها در یکی از کشورهای همسایه کارهایی که کرد که بازگو کردنشان جایز نیست و در کمال تاسف حتی علنا مردم را به اغتشاش و آشوب خیابانی و محاربه دعوت کرد و با وقاحت تمام عکس رهبری را هم آتش زد! و اما در هیچ کدام این موارد رفقای پیشینش این رفتار را محکوم نکردند و انگار لال شده بودند! البته حق دارند، شاید فکر می کردند «دوست» آنها مشغول کار رسانه ای علیه دولت است اما افق کوتاه نگاهشان متوجه تیشه ای نبود که دشمنان به دست او داده بودند تا به ریشه انقلاب و کشور بزند، البته حق هم دارد زیرا آنان پای سخنرانی همان فرد نشسته بودند تا برایشان «رسانه های تراز انقلاب اسلامی» را تبیین کند و شرح همکاری، هم سفره بودن و البته باج گیری های مشترکشان در استان نقل محافل بود. این افراد بهتر بود همان موقع از فرد مذکور اعلام برائت کنند نه این که امروز از شهدا برای خودشان مایه بگذارند! شهدای مدافع حرم که اتفاقا رفیقشان در توهین و تخریبشان کم نگذاشت!

سخن آخر اینکه رسانه های فعال، قانونی و مستقل استان و خبرنگاران شریف و دلسوز گیلانی، با هشدار به این افراد معلوم الحال که با عملکرد خود، موجب بدبینی جامعه به خانواده رسانه ای استان شده اند، قطعا مرزبندی قاطع و شفاف دارند از این پس اجازه جولان قانون شکنان و بی اخلاقان را نخواهند داد تا دوباره زمینه ساز متواری شدن افراد منحرف به خارج کشور و فعالیت علیه نظام و رهبری نباشند! این چند فرد مورد اشاره هم بهتر است در خلوت خود با نگاهی به عملکرد و گذشته شان، بدون هزینه و جنجال زبان به کام بکشند و آتش به پا نکنند؛ آتش که قطعا ابراهیمش آنها نخواهند بود…